ملا علی خان عرب پور

بیوگرافی سیاسی -تاریخی ملا علی خان عرب پور

ملا علی خان عرب پور

بیوگرافی سیاسی -تاریخی ملا علی خان عرب پور

پیمان سیاسی-تاریخی چم اسپید

پیمان چم اسپید


دولت شاهنشاهی ایران در برابر قدرت های بزرگ جهانی تاب مقاومت نداشت و از مدت ها پیش حضور نیروهای نظامی، متخصصین و مهندسان آلمانی را بهانه کرده بودند. البته شخص شاه ایران از حضور آلمانی ها یا بهتر، ژرمن نژادها بدشان نمی آمد و تصورش در برابر جنگ جهانی دوم این بود که حزب نازی قهرمان خواهد بود و به همین سبب خاطر حضور دوستانش را مکدر نمی کرد. اما بخت و شانس با متحدین نبود و با حضور متفقین در ایران اوضاع به نفع جامعه ی سیاسی متفقین تغییر پیدا نمود. دولت های بریتانیای کبیر، امریکا و شوروی خواستار این بودند که طبق برنامه ی جنگ جهانی باید از طریق خلیج فارس و عمان به شوروی تسلیحات و ادوات جنگی رسانده شود و این مساله برای جهان آنقدر حائز اهمیت بود که قربانی کردن ایران به هر شکلی برایشان مهم نبود. رضا شاه برای ادامه ی تسلسل خانوادگی و ابقای پسر جوانش حاضر بر ترک وطن شد ولی تحت الحفظ نفی بلد شد.

 

 خروج سران عشایر از تهران و بازگشت دوران ایلی


از مهم ترین کارهایی که پهلوی اول انجام داد، متحد کردن ایران بود و توانست در مدت زمان سلطنتش تمامی قدرت ها، فئودالها و نیروهای قومی و قبیله ای را در هم شکند و با یکجا نشین کردن عشایر و تبعید سران عشایر به مرکز، بساط قدرت های محلی را برچیند و تنها یک قدرت اصلی در مرکز و ارتشی واحد بوجود بیاورد. شاه ایران با سیاستی که در پیش گرفته بود دستور اعدام همه ی سران عشایر را داد و خانواده ها و بستگانشان را از قبل به پایتخت منتقل کرده بود. سقوط شاه در ایران موجب شد موجی از هم گسیختگی در جامعه ایجاد شود. شاه جوان که هنوز از عهده ی زمام و امور کشور بر نمی آمد نتوانست در آن برهه از تاریخ اسب لگام گسیخته عشایر را کنترل کند و اوضاعی بوجود آمد که قدرتمند تر و مهیب تر از گذشته بود.

بعد از شهریور سال یکهزار و سیصد و بیست هجری شمسی جامعه ی عشایری به جایگاه قبلی خودش برگشت و خوانین و کدخدایان و همچنین سلحشوران قبیله ها و طایفه ها بر مسند خودشان نشستند و اوضاع کشور و خدماتی که شاه اول مد نظر داشت همگی به قدرت صاعقه در هم فرو ریخت. موج سقوط شاه سبب فوج و گسیل سردمداران عشایر کشور از تهران به عشایر و طوایفشان شد. مردم ایل و کوی و برزن به استقبال سران عشایر آمدند و هر خانواده پیشه ی قبلی خودش را بدست گرفت.


چگونگی ایجاد پیمان چم اسپید


عشایر کهگیلویه و بویراحمد، ترک های قشقایی، ممسنی، بختیاری و اعراب خوزستان در جوار هم زندگی می کردند و خیلی از مناصبات را گاها با هم انجام می دادند.

عشایر قشقایی در جنوب سعی داشتند که با مسلح کردن عشایر از شاه جوان کرسی های سیاسی کشوری دریافت کنند و به همین خاطر برای همراهی به صورتی گسترده نیاز داشتند که گروهی دیگر را هماهنگ کنند تا بعد از هر تصمیمی برای نیل به اهدافشان تنها عشایر قشقایی در نوک پیکان ارتش نباشد. سران عشایر قشقایی (پسران اسماعیل خان صولت الدوله) از سران عشایر و طوایف کهگیلیویه و بویراحمد و ممسنی درخواست کمک کردند و دستشان را بسوی جنگجویان و سلحشوران عشایر بویراحمدی و کهگیلویه ای و ممسنی دراز کردند. پسران صولت الدوله ی قشقایی برای این گردهمایی و نشست تاریخی که در جنوب ایران بوقوع پیوست، منطقه ای بنام چم اسپید را در نظر گرفتند. تمامی سردمداران عشایر، خوانین و کدخدایان بنام را در چم اسپید برای این نشست تاریخی دعوت نمودند. عبداله خان ضرغامپور بویراحمدی کلیه ی ایلات بویراحمد و کهگیلویه را برای انعقاد پیمان تاریخی چم اسپید که میزبانی آن به عهده ی خسرو خان قشقایی پسر صولت الدوله قشقایی بود، دعوت نمودند. قرار بر این شد که در ناحیه ی پشت کوه باشت اردو بیندازند تا همه ی طوایف و گروه ها به سرپرستی خوانین، کلانتران و کدخدایان سرشناس بویراحمد و کهگیلویه به هم ملحق شوند. ملک منصور خان باشت و باوی به تمامی ایلات باوی دستور دادند که برای امان از اردوکشی عبداله خان به کوه های اطراف عزیمت کنند، چرا که تا آن موقع سیاست مشخصی بین روسای قبایل وجود نداشت و هر گردهمایی را زنگ خطری می دیدند. پدر بزرگم کربلایی علی خان عرب بعد از کشته شدن کریم خان بهادر السلطنه ی بویراحمدی که از حامیان و هم پیمانان اصلی او بود و متعاقبا با رخ دادن نا امنی هایی در خاک چرام، توانست سند ملک لیشتر ( بویراحمد گرمسیر) را بواسطه ی روابط خویشاوندی که با خوانین بویراحمدی داشت، دریافت کند. بعد از وضعیت بحرانی رخ داده در کهگیلویه و بویراحمد او توانست عشایر عرب را مجددا در دشت لیشتر گرد آوری کند (تیره بنی طرف و زیدانی) و کربلایی علی خان عرب را آغازگر ورود قوم عرب به دهستان لیشتر امروزی می دانند. عمویم ملا قنبر که مردی سیاستمدار و باهوش بود بعد از کربلایی علی خان عرب جانشین و ریاست ادراه ی امور عشایر عرب را بر عهده گرفت. با وفات ملا قنبر، پدرم ملا علی عرب پور زعیم جامعه ی عشایر دشت لیشتر شد که وی مردی بسیار تندرو بود و هیچ گاه با خوانین بویراحمد گرمسیر سرسازش نداشت. پدرم در این برهه از تاریخ بدلیل عدم سازش با مظفراله خان آریایی، رابطه ی خوبی نداشتند. مظفراله خان از پدرم خواست که بعنوان زعیم عرب لیشتر در این نشست سیاسی تاریخی شرکت نماید. پدرم من را به عنوان جانشین خودش به منطقه ی پشت کوه باشت همراه با تعدادی از تفنگ چی های عرب فرستادند. قبل از اینکه بخواهیم راهی اردوگاه بویراحمد گرمسیر شویم، از دور منظره ای از سیاه چادرها ی بزرگ و کوچک، دود برخاسته از آتش و صدای شیهه ی اسبان و از همه مهم تر تعداد بسیار سواران و جنگاوران بویراحمد و کهگیلویه که هر ایلی ‌یا طایفه ای با سرپرست ایلشان بصورت دسته و بنکو  در محدوده ای اتراق کرده بودند، چنان بود که تفکر آدمی را به سوی لشکر کشی های قدیم تاریخ سوق می داد. وارد چادری شدیم که متعلق به بویراحمد گرمسیر بود. مظفراله خان من را در کنار خود نشاند و حال و احوال پدرم را جویا شد و از دوستانی می گفت که اختلاف پراکنی می کنند. 

مظفراله خان آریایی گفت: علی خان، می خواهم که بعنوان جانشین ملا علی در این اجلاس مهم تاریخی شرکت نمایید. بعدا از اینکه تمامی عشایر بویراحمد و کهگیلویه متمرکز شدند، بسوی چم اسپید حرکت نمودیم. پیمان چم اسپید در کنار رودخانه ی زهره برگزار شد و تنها سران عشایر به محل نشست رفتند و تفنگ چی ها در کنار رودخانه به انتظار این پیمان نشستند.


پیامدهای پیمان چم اسپید


خسرو خان قشقایی که میزبان جلسه بودند داد سخن سر داد و از اعدام سران عشایر هر دو ایل گفتند و از سردمداران طوایف درخواست کمک داشتند. برای اثبات چند موضوع مهم و مشورتی که در بین سران عشایر صورت گرفت شامل چند بند مهم، از جمله:

- قدرت عشایر جنوب را به رخ شاه جوان کشیدن.

- برای ایجاد قدرت، نیاز اساسی اتحاد بین چند عشایر کشور و اینکه یک گروه کافی نیست.

- وجود اسلحه و مهمات که در گروی غارت پادگان های نظامی سمیرم و حنا (سرحدات عشایر قشقایی) بود.

- قدرت خوانین و کدخدایان در تامین اسلحه  و املاک در نتیجه ی کوتاه شدن قدرت مرکزی بود.

سال بعد (سال یکهزار و سیصد و بیست و دو هجری شمسی)، شهر سمیرم و پادگان نظامی و همچنین حنا توسط عشایر درهم کوبیده شد. اما متاسفانه نتیجه ی این نشست تاریخی تنها برای سران عشایر ترک قشقایی اتفاق افتاد که با نشان دادن زور بازوی عشایر از شاه جوان تقاضای کرسی های دولتی در مرکز شدند. با غارت پادگان های نظامی توسط عشایر موجب شد که با ورود اسلحه ی برنو که ساخت کشور آلمان بود، تاریخ عشایر کهگیلویه و بویراحمد به سمت دیگری رود و تمرکز عشایر جای اینکه بر موضوعات مهم برون ایلی متمرکز شود جای خودش را به حاشیه های درون ایلی داد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد